آخرین اخبار
کد مطلب: 125635
شعر/
ميثم بخوان دوباره...
تاریخ انتشار : 1397/03/30 07:27:12
نمایش : 1641

در روز عيد يک مرد چون صاعقه درخشيد
 
آتش نمود برپا  گل کرد مثل خورشيد
 
حرف دل جماعت  بيرون شد از زبانش
 
چون چشمه زلالي  در شعر ناب جوشيد

اي آنکه جاي داري بين صفوف اول
 
درخواب رفته اي يا يک ذرّه اي به هوشيد

اين ملت صبور و اين وضع اقتصادي
 
تاکي عباي غفلت برجسمتان بپوشيد

اي واي اگر که غفلت از ديگمان بجوشد
 
اي واي اگر زمستي با بي کسان نجوشيد

ميثم بخوان دوباره فرياد کن برادر
 
درد دل نگفته از حنجرت خروشيد

هرکس به خود گرفت و از کوره رفت بيرون
 
بايد به صورت او گرد نفاق پاشيد

صد آه مي کشيم از  مسئول بي کفايت
 
تاکي به هيچ و پوچ اين سرمايه ميفروشيد

لبخند باغريبه با دوستان خود اَخم
 
انصافتان کجاشد يک ذره مرد باشيد

ارز و دلار و مسکن قدميکشد کماکان
 
تاکي نقاب وعده بر چهره ها بپوشيد

اين مردم خداجو چشم انتظار کارند
 
کِي مي شود زگاو تدبير شير دوشيد

هر چند ملت ما دارد گله وليکن
 
بايد که انقلابي در صحنه ماند وکوشيد

ميثم وار درصحنه ها آتش به اختياريم
 
سراينده: نصراله بابامير
 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس